گل گیسو

بگذار هرقدر که میخواهد سوت بزند... قطاری که از ریل خارج شده تکلیفش روشن است!

گل گیسو

بگذار هرقدر که میخواهد سوت بزند... قطاری که از ریل خارج شده تکلیفش روشن است!

می گل



پیش نوشت : این پست رو تقدیم می کنم به مــی گـل عزیـــــــــــزم.







پنجره








روزی دو مرد که هر دو به شدت مریض بودند در اتاقی کوچک در یک بیمارستان بستری بودند.

این اتاق نسبتا کوچک با پنجره ای به دنیای بیرون باز می شد.یکی از مردان،به عنوان بخشی از درمانش،اجازه داشت که بعدازظهرها به مدت یک ساعت بر روی تختش بنشیند (برای اینکه مایعات از ریه هایش خارج شوند) تخت او در کنار پنجره قرار داشت.اما مرد دیگر می بایست در تمام مدت به پشت دراز می کشید.



ادامه مطلب ...

دزد کلوچه






یک شب در فرودگاه زنی ساعتها منتظر پروازش بود

او سعی کرد در فروشگاه فرودگاه کتابی بیابد

بسته ای کلوچه خرید و جایی برای نشستن پیدا کرد.




ادامه مطلب ...

نوشابه ی معلم؟!








اون: خانوووووم


من: جانم؟


اون با حرارت: وقتی s' به یه کلمه میچسبه...


من بی حوصله: s' نشونه ی مالکیته چطور عزیزم؟


اون با چشمهایی که از شدت هیجان برق میزنه :خانووووووم هنوز سر قولتون هستین که هرکس یه کلمه ی جدید بیاره سر کلاس بهش مثبت میدین؟


من نسبتا عصبانی: بله عزیزم میخوام درس بدم زودتر کلمه ت رو بگو


اون دودستی شیشه ای رو که روش نوشته teacher's میگیره جلوم و با خوشحالی رو به بچه ها و با صدای بلند میگه : یعنی نوشابه ی معلم!!!!!!!!!!


ومنم به سبک مهران مدیری زل میزنم به دوربین!!!

بله خب...

اینم از مظلوم ترین شاگردم!





پی english نوشت : barking dogs seldom bite


پی ترجمه english نوشت : اصطلاح بالا برگردان فارسیش میشه "از اون نترس که های و هو داره، از اون بترس که سر به تو داره" .