ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تازه داشت یادم میومد ...
همین امروز صبح بود ...
باورم نمیشه به همین زودی این روز به نیمه رسیده ...
همه چیز مثل فیلم از جلوی چشمم میگذشت ...
پیش نویس : این پست شروع بخش داستان دنباله داره.از قبل نگفته بودم که چنین بخشی هم داریم تا سورپرایز بشین.امیدوارم ازش لذت ببرین. و منو با نظراتتون کمک کنید.
سرشو انداخته بود پایین و تند تند می نوشت
خواستم داد بزنم
دهنم باز شد
ولی صدایی ازش بیرون نیومد